”یادداشت‌هایِ‌یک‌نویسنده

”یادداشت‌هایِ‌یک‌نویسنده

خلاصه | نقد و بررسی کتاب های شاهکار جهان

آدلف مردی ۲۲ ساله جهت کسب تجربه به شهری که مقر حکومت شاهزاده‌ای جوان است میرود و به واسطهٔ آن به مهمانی میرود. و با زنی به نام النور، بانویی به ظاهر متاهل و ده سال بزرگ‌تر از خودش آشنا می‌شود. در ادامه آدلف دلباخته این زن می‌شود و رفته رفته تب عشق سرکش و آتشینش را به النور منتقل می‌کند.

النور شوهر و بچه های خود را ول میکند و درگیر ماجراجویی های آدلف میشود، آدلف پس از چند دعوا تصمیم میگیرد رابطهٔ خود را با النور تمام کند. منتها قدرت این را ندارد و میترسد باعث هلاکت النور شود.

درنهایت دوست مشترک آن دو حقیقت را به النور میگوید و النور متوجه میشود که آدلف او را دوست ندارد. پس از شنیدن این خبر او به مریضی مبتلا میشود. مریضی روز به روز شدید تر میشود. آدلف هم برای مریضی او تمام مدت درکنار النور است. پس از مقاومت های النور در مقابل بیماری او فوت میکند.

در صفحات آخر کتاب آدلف نامه های ارسال نشدهٔ النور را میخواند و متوجه عشق واقعی النور میشود.

 

نقد و بررسی

آدلف فردی است درون‌گرا و کمی خودخواه، ضعیف‌النفس و مردد و افسرده و البته فردی رومانتیک که عاشق زنی می‌شود که ده سال از او بزرگتر است. النور فردی طرد شده است که دنبال عشقی است که تاحالا تجربه نکرده است.

بنژامن در این رمان به وجه های مختلف عشق میپردازد. و به خوبی نشان میدهد که وابستگی تاثیر زیادی بر عشق دارد. النوری که حتی حاضر به دیدن آدلف نیست به علت وابستگی عاشق او میشود. همچنین نویسنده به اشتباهات جامعه در روابط اشاره میکند.

تمامی سایت ها به النور و آدلف پرداختند، اما من میخواهم به کنت دو پ ( شوهر النور ) بپردازم. در داستان هیچ شرح کارآمدی از این فرد نشده است و ما اطلاعی از خصوصیات اخلاقی او نداریم. 

ممکن است ما برای النور ناراحت شویم و دلسوزی کنیم که بخاطر یک عشق خودش را به کشتن داد. و حتی ممکن از به خاطر فداکاری های النور او را تحسین کنیم.

یکی از این فداکاری ها ترک شوهر و بچه هایش است! چیزی که من تاکنون ندیدم کسی به آن اشاره کند. مردی که توسژ زن مورد علاقه‌اش ترک میشود و حالا باید تنهایی بچه ها را بزرگ کند.

 

- حتی اگر به رمان های رمانتیک علاقه ندارید این کتاب را به شما پیشنهاد میکنم. قلم نویسنده به طوری است که حتی کسی که در چنین موقعیتی نبوده به خوبی حال شخصیت ها را درک کند.

نقدوبررسی توسط دیاکو دهقان ( ع.د )

پاره‌ای از کتاب |

Diaco Diaco Diaco · 1402/5/14 16:12 ·

چه کسی می‌تواند جذبه‌ی عشق را توصیف کند؟ این احساس یقین را که موجودی پیدا کرده‌ایم که طبیعت برایمان تعیین کرده، این روزی را که ناگاه زندگیمان را فروزان ساخته و رمز و رازش را عیان نموده؛ این بهایی را که به کوچک‌ترین رویدادها می‌دهیم، این ساعات زودگذر را که جزئیاتش به سبب شیرینی در یاد باقی می‌ماند و طولانی مدت بر روحمان اثر می‌گذارد، همانا خوشبختی است؛ این سرخوشی دیوانه‌وار را که گاه بدون دلیل با تاثر آمیخته می‌شود، این همه لذت را که از حضور یار می‌بریم و این همه امید را که در دوری‌اش در دل می‌پروریم؛ این رهایی از کارهای عامیانه را؛ این احساس بزرگی را در میان آنچه پیرامون ماست؛ این اطمینان را که روزگار دیگر نمی‌تواند در جایی که زندگی می‌کنیم لطمه‌ای به ما وارد آورد؛ این نزدیکی را که قادر است فکر دیگری را بخواند و به هر احساسش پاسخ دهد. ای افسون عشق! حتی کسی که تجربه‌ات کرده نمی‌تواند توصیفت کند.

- آدلف | بنژامن کنستان